خب، رسیدیم به «مادام وب»! راستش رو بخوای، انگار یه تار عنکبوت خیلی نازک این فیلم رو به دنیای سینما وصل کرده بود، اونم پاره شد!
ببین، داستان از این قراره که یه خانومی هست به اسم کاساندرا وب، که تو نیویورک سیتی کمکهای اولیه بلده. یه روز یه اتفاقی براش میفته و چشم سومش، یا بهتره بگم چشم عنکبوتیش، باز میشه! یعنی چی؟ یعنی آینده رو میبینه! اولش فکر میکنه توهم زده، ولی کم کم میفهمه نه بابا، قضیه جدیه و داره چیزایی میبینه که هنوز اتفاق نیفتادن.
بعد یهو سروکله یه آقای خفن پیدا میشه به اسم ازکیل سیمز. این بشر هم انگار قدرت عنکبوتی داره و آینده رو یه کوچولو میبینه، ولی خب آیندهای که اون میبینه خیلی تاریک و ترسناکه، چون فکر میکنه سه تا دختر نوجوون قراره بکشنش! این وسط، کاساندرا هم همین سه تا دختر رو میبینه و حس میکنه باید ازشون محافظت کنه.
حالا این سه تا دختر کیان؟ جولیا، آنیا و متی. اینا همشون یه جورایی با دنیای عنکبوتی مرتبطن و تو آینده قراره «زن عنکبوتی» بشن. ازکیل هم که فهمیده اینا پتانسیل خطرناک شدن رو دارن، افتاده دنبالشون که کار همهشون رو یه سره کنه.
کاساندرا هم که تازه قدرتاش رو فهمیده، مجبور میشه نقش مامان عنکبوتی رو بازی کنه و این سه تا دختر رو از دست ازکیل نجات بده. قشنگ مثل این میمونه که یهو وسط یه بازی کامپیوتری خیلی سخت پرتت کنن و بگن: «خب حالا باید قهرمان بازی دربیاری!»
فیلم پر از صحنههای اکشن و فرار و ایناس، ولی خب یه جاهایی هم انگار یه کم عجله کردن تو داستانگویی. مثلاً شخصیتها یهو از یه جایی به یه جای دیگه تلپورت میکنن، یا یهویی قدرتاشون خیلی راحت فعال میشه. انگار وسط پختن قرمهسبزی یهو یادشون افتاده که وای زعفرون یادمون رفت، سریع یه قاشق زعفرون پودر شده ریختن توش که مثلاً خوشعطر بشه.
بازیگرای فیلم هم خب، اسماشون رو که تو این سورس هست، داکوتا جانسون نقش کاساندرا رو بازی میکنه، سیدنی سویینی، ایزابلا مرسد و سلسته اوکانر هم نقش اون سه تا دختر رو دارن. طه رحیم هم نقش ازکیل سیمز رو بازی کرده. بازیگرای خوبی هستن، ولی خب بعضی جاها حس میکنی یه کم تو ذوق میزنن، انگار خودشونم خیلی باورشون نشده چی دارن بازی میکنن!
حاشیههاش هم که نگم برات. منتقدها که پدر فیلم رو درآوردن! همه گفتن فیلمنامه ضعیفه، جلوههای ویژه خیلی تعریفی نداره، بازیها متوسطه و کلاً فیلم یه جورایی سردرگم و بیهدفه. تو گیشه هم که اصلا نفروخت و رسماً یه شکست تجاری حساب میشه. بعضیها میگن «مادام وب» بدترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ شده، بعضیها هم میگن نه بابا، «موربیوس» از اینم بدتر بود! خلاصه که سر و صدای زیادی به پا کرد، ولی نه از نوع خوبش!
ولی خب، یه چیز جالب بگم؟ با وجود همه این حرفا، انگار یه عده از تماشاگرا از فیلم خوششون اومده. میگن فیلم یه جورایی «جذابیت بد» داره، یعنی انقدر بده که خندهداره و یه جورایی سرگرمکننده میشه! شاید هم به خاطر همین حاشیهها و بد بودنش، یه عده کنجکاو شدن ببینن چی به چیه و فیلم تو پخش آنلاین یکم بیشتر دیده شده.
در کل بخوام بگم، «مادام وب» فیلمیه که انتظارات رو برآورده نکرد، نه از نظر منتقدا، نه از نظر تجاری. ولی خب، شاید برای یه شب که حوصلهت سر رفته و میخوای یه فیلم ابرقهرمانی ببینی که خیلی جدی نگیریش و بیشتر بخندی تا هیجانزده بشی، بد نباشه. فقط خیلی روش حساب باز نکن که قراره با یه شاهکار طرف باشی! بیشتر جنبه فان و خندهدارش رو در نظر بگیر. مثل پیتزا پپرونی با آناناس میمونه، شاید خیلیها خوششون نیاد، ولی یه عده هم هستن که عاشقشن!
دوبله فارسی (نسخه اول سانسور شده)
دوبله فارسی (نسخه دوم سانسور شده)
سانسور شده با زیرنویس فارسی چسبیده